Web Analytics Made Easy - Statcounter

اختصاصی طرفداری |  همیشه تصور می‌کردم در جایگاه یک نقاش بهتر از یک عکاس می‌شدم...

- جری کرانهام

وقتی نام پله می‌آید، ناخودآگاه و پیش از ادای آخرین حرف آن تصویر لبخند مردی طلایی‌پوش در آغوش هم‌تیمی‌اش با دستان بالا رفته در ذهن ما نقش می‌بندد. نام بکن‌باوئر برایمان مترادف هیبت آن کاپیتان ایستاده در جایگاه قهرمانی استادیوم المپیک مونیخ با جام زرین جهانی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همان‌طور که با شنیدن هر چیز درباره‌ی فینال 1966 تمام ذهن ما با آن تصویر بابی مور روی دوش هم‌تیمی‌هایش پر می‌شود. حتی در مورد مارادونا هم با وجود آن دو گل بی‌نظیر، اولین تصویر ذهنی ما، سردار سفید و آبی‌پوش قدکوتاه خپل، سوار بر توپ در برابر سد مدافعان بلژیکی است. این جادوی عکس‌ها، فراتر از هر چیز دیگری است...

این، دورانی است که فوتبال و در مقیاس بزرگ‌تر آن تمام زندگی در تکه کاغذهای براق خلاصه می‌شد. عکس معشوق و معشوقه در کیف پول، عکس ستارگان سینما و تلویزیون روی دیوار. دورانی که فاصله‌ی 4 ساله‌ی دو جام جهانی را با زل زدن به تصویر لوتار ماتئوس، دیگو مارادونا، رود گولیت و... می‌گذراندیم. دورانی که به چنگ آوردن ابعاد بزرگ یک پوستر تیمی از یوهان کرویف و یارانش در لباس نارنجی برایمان کمتر از تلاش هلندی‌ها در فتح دو جام جهانی 74 و 78 نبود... و روزگاری که از هر روزنامه و مجله‌ای یک جفت می‌خریدیم تا یکی را بخوانیم و در آرشیومان نگه داریم و با قیچی به جان دیگری بیفتیم برای بریدن عکس‌های ریز و درشت صفحات آن...

 عکس‌ها، هنوز هم برای عاشقان آن قدرتی فراتر از ساعت‌ها فیلم رایگان حاضر و آماده در یوتیوب و میلیون‌ها صفحه‌ی ریز و درشت اینترنتی دارند. اکسیر سفر در زمان. جادوی داستان‌سرایی بی پایانِ آمیخته با حقیقت و افسانه، درباره‌ی معبودهای زمینی ما.

در هیاهوی از دست دادن بابی چارلتون بزرگ - یکی از قاب‌های همیشگی گوشه‌ی اتاق عاشقان عکس - خبر تلخ دیگری محو و پنهان شد. درست شبیه پنهان بودن همیشگی عکاسان پشت قاب‌های جاودانشان. خبر وداع مردی که برترین قاب‌ها از سر بابی، آن تیم 1966، مهم‌ترین وقایع ورزشی و غیر ورزشی دهه‌ی 1960، 70، 80 را در قالب عکس‌های بی‌نظیر به خانه‌ی ما آورد. مردی که شاهکارهایش، از تصویر جان هالوبراید، گلر تاتنهام در وایت هارت لین مه‌آلود تا پرتره‌های محمدعلی کلی خاطرات دوران طلایی عکس و عکاسی را ورق می‌زند... به عکاس بزرگ بریتانیایی، جری کرانهام، تعظیم می‌کنیم...

در سن 93 سالگی هنوز هم با آژانس عکاسی welloffside، صاحب‌امتیاز برترین عکس‌های فوتبال بریتانیا همکاری می‌کرد. هنوز هم صفحهٔ او در شبکه‌های اجتماعی فعال بود و فرزندان و اطرافیانش به هر مناسبت شاهکاری از جری را در منتشر می‌کردند.

 پسر متولد سال 1929، با مرگ زودهنگام مادر و ترک مدرسه به‌خاطر آغاز جنگ دوم، به یک مدرسه‌ی هوانوردی زیر نظر نیروی هوایی ارتش بریتانیا می‌رود. سال‌های جوانی و پس از جنگِ کرانهام در پیست‌های دومیدانی سپری می‌شود. یک دونده‌ی خبره تا جایی که حمل مشعل المپیک 1948 لندن تا ورزشگاه به او سپرده می‌شود. علاقه‌ی کرانهام اما از همان دوران به عکس، پنهان‌نشدنی است. جایی که از عکس‌های دوندگان رقیب خود برای تجزیه‌وتحلیل فرم صحیح دویدن استفاده می‌کند. همین نوع نگاه است که در 28 سالگی، وقتی جری به خاطر مصدومیت ورزش حرفه‌ای را کنار می‌گذارد و نخستین عکس‌های خود را می‌گیرد، به او در نمایش هر چه بهتر آناتومی دویدن و حرکت ورزشکاران کمک می‌کند. اولین عکس‌های او در یک هفته‌نامهٔ دومیدانی، و همچنین چند مجله‌ی محلی چاپ می‌شود. عکس‌هایی از ورزشکاران دو، کنسرت‌های موسیقی، کافه‌های دودآلود، مسابقات سگ‌دوانی درحالی‌که شغل اصلی او کار در یک دفتر نقشه‌کشی است.

یک سال پس از بازنشستگی اجباری از ورزش حرفه‌ای و با تشویق نانسی، همسر جری، او به یک عکاس تمام‌وقت تبدیل می‌شود. در 29 سالگی، وقتی جری پدر 3 فرزند است و تلاش می‌کند عکس‌های خود را به نشریات معتبر برساند. اگرچه آن‌قدرها هم خوش شانس نیست:

یک عصر شنبه در نوامبر 1961، خبر ورود پیت داوکینز، ستاره‌ی فوتبال آمریکایی به بلک هیت، در نزدیکی توتینگ محل زندگی جری در همه‌جا می‌پیچد. یک فرصت عالی برای عکاسان جوان محلی مانند جری تا با گرفتن عکس‌های خود و ارسال آن برای نشریات بزرگ، نامی برای خود دست‌وپا کنند. تنها مشکل جری اینجاست که نانسی، همسرش برای زایمان فرزند چهارم در بیمارستان به سر می‌رود و مسئولیت نگهداری سه فرزند خانواده با اوست!

جری بچه‌ها را به همسایه می‌سپارد و قول می‌دهد تا پایان مسابقه‌ی راگبی فرزندانش را تحویل بگیرد. سپس سوار بر دوچرخه، خود را به زمین مسابقه در جنوب لندن می‌رساند. عکس‌هایش را می‌گیرد و با عجله به خانه باز می‌گردد. حمام کردن بچه‌ها و خواباندن آنها تا شب طول می‌کشد و این یعنی جری کرانهام مهلت تحویل عکس‌هایش به نشریه‌ی ساندی تایمز را از دست داده. جری ناامیدانه به دفتر دیلی میل می‌رود؛ اما آنها هم عکس‌هایش را نمی‌پذیرند و تنها یک روزنامه‌ی محلی حاضر می‌شود عکس‌های او را چاپ کند...

یک سال بعد از آن تجربه‌ی ناکام، سرانجام نام جری کرانهام در محافل عکاسی ورزشی جهان بر سر زبان‌ها می‌افتد. پس از آن که مجموعه عکس عالی و درخشان او از سکانس‌های آغازین فیلم "این زندگی ورزشی This Sporting Life" از لیندزی اندرسن در Sports Illustrated پرفروش‌ترین نشریه‌ی ورزشی ایالات متحدهٔ آمریکا منتشر می‌شود.

در سال‌های میانی دهه‌ی 60، جری با ابداعات خود در زمینه‌ی تنظیمات شاتر در موقعیت‌های کم‌نور در دنیای عکاسان شهرت می‌یابد؛ اما آنچه قاب‌های جری کرانهام را محبوب مردم سرتاسر دنیا کرده، خلاقیت و نوع نگاه او به سوژه و محتوای عکاسی، فراتر از فرم است. مارک لیچ، عکاس هم عصر جری درباره‌ی او می‌گوید:

جری، به دنبال فقط به دنبال صحنه‌ی گل نمی‌گشت. در روز دربی الدفرم (بازی سلیتک و رنجرز) می‌توانستید او را در حال پرسه زدن حوالی استادیوم آیبراکس برای یافتن سوژه بیابید. در فینال اف ای کاپ 1970 میان لیدز و چلسی او در مسیرهای منتهی به ومبلی به دنبال قاب‌های خاص و برخوردهای طرفداران شمالی و جنوبی می‌گشت و در جام جهانی 1970، ناگهان جری کرانهام را در دوربرگردان در ترافیک اطراف استادیوم آزتک بود... 

در نیمه‌ی دوم دهه‌ی 1960 و آغاز دهه‌ی 70 در هر مسابقه‌ی بزرگ ورزشی اثری از کرانهام یافت می‌شود و در سایر فستیوال‌های جهانی عکاسی. از نمایشگاه عکس تهران آنکارا سال 1965 و زاغه‌های در حال تخریب نیوکاسل تا مسابقات جهانی بوکس و البته مجموعه‌ی بی‌نظیر عکس‌های رنگی جری از فینال جام جهانی 1966 در ومبلی. مجموعه‌ای گران‌بها که اکنون در کلکسیون موزه ویکتوریا و موزه ورزش انگلستان نگهداری می‌شود. در طول تمام سال‌های عکاسی، کرانهام با بزرگ‌ترین آژانس‌های عکاسی و نشریات بزرگ ورزشی جهان به طور رسمی همکاری می‌کند. تایم، ایونینگ استاندارد، SI، THe Watch، و....

 جری درباره‌ی عکس موردنظر خود می‌گوید:

فرض کنید پرنده‌ای می‌خواهد پرواز کند. او ابتدا شروع به دویدن می‌کند، سپس اوج می‌گیرد. به بالاترین نقطه می‌رسد و سپس ارتفاعش را کم می‌کند تا فرود آید. وقتی پرنده به اوج رسید، در یک لحظه هیچ حرکتی وجود ندارد. نه صعود و نه سقوط. این لحظه‌ای ایست که من به دنبال آن هستم. زمانی که تمام نیروها به تعادل می‌رسند. این یک لحظه‌ی ابدی است. معنای زندگی...

گالری برترین عکس‌های جری کرانهام به پیش پسرها... آگوست 1962 کامبرلند؛ مسابقات سنتی گراسمر که در آن ورزشکاران در رشته‌های دو، شنا، صخره‌نوردی و ... در حوالی دریاچه‌ و محیط‌های بکر طبیعی شرکت می‌کنند. جری، مطابق نگاه همیشه‌ی خود، شیفته‌ی ثبت تصویر تلاش یک ورزشکار، به جای لحظه‌ی عبور او از خط پایان است. 29 می 1968، ومبلی. دورانی که هنوز نورافکن‌ها کیفیت امروز را نداشت، تصاویر تلویزیونی عصرگاهی در ومبلی تصاویر مبهمی برای تماشاگران بود. هرچقدر که بازیهای ظهر با درخشش نور خورشید برای تماشاگران واضح و روشن بود، تصاویر هوای گرگ و میش غروب آفتاب سرشار از ابهام و پر از نقاط تاریک. جری با هنر بی‌بدیل تنظیم نور شاتر خود در این عکس به ثبت لحظه‌ای درخشان از فینال جام باشگاه‌های  اروپا در سال 1968 رفته. تقابل اوزه بیو و نابی استایلز، ستارگان بنفیکا و منچستریونایتد، 2 سال پس از نیمه‌نهایی 1966 و جدال دو بازیکن در بازی پرتغال- انگلیس. 28 ژوئن 1973- وست اووال. به تازگی جایگاه تازه‌ای در ورزشگاه برای عکاسان کریکت تعبیه شده. در نگاه اول همه چیز در عکس شلوغ و در هم ریخته است اما با کمی دقت می‌توان به تضادها پی برد. ری ایلینگورت، کاپیتان تیم ملی انگلستان به سرعت در حال خروج از زمین است تا از از امضا دادن به بچه‌هایی که اطرافش جمع خواهند شد بگریزد. اگرچه نیازی به این کار نیست و همه در هر جای عکس در حال دویدن به سمت گری سوبرز اسطوره کریکت هند هستند. حتی اگر رنگ پوست دو کاپیتان با هم متفاوت باشد! اگر به جایگاه سر بابی چارلتون در میان انگلیسیها هنوز هم شک دارید... لبخند مامور پلیس دنیای دیگریست... دنیای فوتبالیست‌ها؛ جیمی گریوز پس از بازگشت از بندر مرسی ساید. او در این قاب به راحتی سر صحنه‌ی یک فیلم سینمایی در نقش یک جنتلمن بازی کند به زانوهایش بنگرید....این زندگی فوتبالیست‌هاست... 22 اکتبر 1975. سنت ملز آتلون ایرلند شمالی. خبری از اتوبوس‌های سرتاسر پوشیده از تصاویر بازیکنان و اسپانسرهای تبلیغاتی و مسیر اختصاصی و بادیگاردها نیست. تنها وجه تمایز اتوبوس بازیکنان ای سی میلان، تیمی که 6 فصل قبل قهرمان اروپا شده با اتوبوس‌های بین شهری، همان پلاک نام باشگاه پشت شیشه است. این در حالیست که ظرفیت پارکینگ پر شده و بازیکنان میلان از شهر مد، در تلاشی نافرجام برای در امان ماندن شلوارهای شیک و کفش‌های براق خود از گل و لای! تیزچنگی جری در پارکینگ ستودنی است.

3، 2، 1... محمد علی ناک اوت.... 2 ژانویه 1968- دربی الدفرم سلتیک پارک. بستن قاب با نورافکن‌های ورزشگاه در آن بالای بالا جلال و هیبت بی بدیلی به عکس داده. انبوه بی پایان تماشاگران در جایگاه‌های استادیوم شبیه یک کوه مملو از انسان و پرواز بازیکن رنجرز بالاتر از رقیب سلتیکی توپ برای تصاحب توپی که انگار در اوج قرار دارد. 17 سپتامبر 1972 لیگ راگبی. بر خلاف قابهای پر جب و جوش معمول از بازیهای راگبی، هیچ حرکتی در این عکس دیده نمی‌شود. و زوج ایستاده در مرکز عکس، برخلاف تمام تماشاگران با پوشش و موهای مد روز خود مشغول تماشای مسابقه هستند. یک عاشقانه‌ی بی همتا. 30 جولای 1966. ومبلی. یک تصویر بی نظیر از ستاره‌ها. خط آتش پسران الف رمزی. دوران سادگی بی نظیر شماره‌ها قابی خیال انگیز از بازی رنگها در دوران تلویزیون ها و روزنامه‌های سیاه و سفید و حرکتی پرشور از سه مهاجم تیم ملی انگلستان در آن جام جهانی، مارتین پیترز، جف هرست و راجر هانت.... 30 جولای 1966. لحظه‌ای که تمام چشم‌ها به شلیک نهایی جف هرست دوخته شده. و گوش‌ها به جملات کنت وولستهولم: حالا تمومه.... جری اما انگار به دنیای دیگری تعلق دارد. بلافاصله گردش روی نیمکت تیم ملی انگلستان. الف رمزی که سعی دارد خود را متواضع نشان دهد. حسرت عجیب در چشمان جیمی گریوز با کت و شلوار. و البته شادی بی حد و حصر هارولد شفردسون فیزیوتراپ باشگاه که در مقابل تصویر به مشتی بر هوا به آسمان پریده. بعدها رمزی در پاسخ به سوالی درباره‌ی آن لحظه می‌گوید:
«به او گفتم بنشین مرد، اینطور احمق به نظر می‌رسی!» 26 ژوئن  1964، بابی مک‌گرگور، یک نقشه کش در گلاسکو و برنده‌ی مدال نقره‌ی 100 متر آزاد المپیک 1964، در حال تمرین.... جی معتقد بود در جوانی با توجه به قدرت ریه‌ها و نفس مناسب خود در دومیدانی، می‌تواند در شنا نیز موفق شود، و حالا با یک دوربین ضد آب چنین قابی را در زیر آب از همکار اسکاتلندی خود ثبت می‌کند. المپیک 1972. جنگ سرد. سالهایی که پرده‌ی آهنین در مقابل مردم کشورهای غربی، از مردم شرق تصویر مردمی که نمی‌خندند را ساخته بود.... هیچ کس در دنیای غرب انتظار تماشای ظرافت و لبخند یکی از اهالی کشورهای کمونیستی را نداشت اما و در بازیهای المپیک مونیخ، اولگا کوربت دختر ژیمناست روس چیزهای دیگری را به مردم جهان نشان داد. هنر ژیمناستیک، خنده‌های پس از دریافت مدال و این تصویر جری کرانهام بالاتر از هر چیز دیگر... 4 ژانویه 1964، جری به شدت در مورد ادامه‌ی کار خود مردد است. انگار همه چیز برایش تکراری شده. انگار عشق به کار محو گشته.... تا زمانی که این عکس، به گفته‌ی خود او جری را به مسیر قبلی باز می‌گرداند. بازی جام حذفی میان تاتنهام و چلسی در وایت هارت لین مه آلود و جان هالوبرید، دروازه‌بان تاتنهام در حال تلاش برای گرم ماندن در حالیکه نمی‌تواند وقایع آنسوی زمین را ببیند. 11 سپتامبر 1971. هایبری. بالاترین سطح رقابت فوتبال انگلستان میان لیدزیونایتد و آرسنال، ربایندگان جام‌هان فصل. با این حال اگر ندانید بازی میان کدام تیم‌هاست (همانطور که جری اصراری به نمایش تصویری از بازیکنان سرخ و سفیدپوش ندارد) اگر ندانید جو هاروی گلر لیدز است، پیتر استوری سرسخت نوازنده‌ی ضربه‌ی پنالتی و اینجا جایگاه ساعت استادیوم هایبری، و حتی اگر اصلا طرفدار ورزش فوتبال هم نباشید، باز هم این عکس شما را شیفته‌ی خود خواهد کرد. به خاطر دوخته شدن چشمان تک تک تماشاگران پس زمینه به توپ سفیدرنگ. به خاطر تلاش دروازه‌بان با لباسی هم رنگ چمن و ... خب بله، شاید شما هم عاشقش شوید... 26 فوریه 1972. الدترافورد. فرصت زیادی برای ثبت یک عکس نمادین از جرج بست باقی نیست. جری دست به کار می‌شود. قهرمان سرخ پوش در قلب تصویر. تمام اجزای بدن متمرکز بر توپ. تماشاگران  و چمن و هر چیز دیگر محو در دویدن جرجی و بقیه‌ی بازیکنان بیرون از قاب. برای نمایش بازی جرج بست در زمین فوتبال حتما به این عکس نیاز خواهید داشت. 8 سپتامبر 1964. گودیسون پارک. بچه‌ها، دست‌های مقابل صورت. بزرگترهای خونسرد. در یک قدمی زمین چمن...

 

از دست ندهید ????????????????????????

لیونل مسی و خانواده اش در کنار اد شیرن / عکس حمایت احسان حاج صفی از جواد کاظمیان + عکس گل تماشایی رامین رضاییان از روی ضربه آزاد به آلمالیق (آلمالیق 1-2 سپاهان) گل قیچی برگردان الکساندر میتروویچ به بمبئی سیتی (الهلال - بمبئی سیتی) حرکت جالب دروازه بان گالاتاسارای و نجات مهاجم حریف از برخورد به تیر دروازه / فیلم

منبع: طرفداری

کلیدواژه: جام جهانی ی فوتبال درباره ی بی نظیر هنوز هم عکس ها قاب ها بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۵۲۸۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماندن در سینما اهمیت دارد/ عکاسی فیلم هیچ‌گاه نمی‌میرد

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی موزه سینما، امیر عابدی در ابتدای کارگاه «آشنایی با عکاسی در فیلم و سینما» گفت: در سینمای ایران حضور در سمت‌های مختلفی را تجربه کردم تا بدانم زمانی که می‌خواهم در یک فیلم سینمایی کار کنم به دلیل روابط مختلفی که میان صنوف وجود دارد، باید چگونه عمل کنم؛ به عنوان مثال یک برنامه ریز زمانی موفق است که بداند هر گروه کاری باید در چه ساعتی در صحنه حضور پیدا کند.

وی ادامه داد: من در دوره تجربه اندوزی تلاش کردم حرفه‌های مختلفی را در سینما بیاموزم و تجربه کنم و به دیگران هم توصیه می‌کنم که ابتدا عکاسی را با فیلم‌های کوتاه تجربه کنند تا روابطی را که میان گروه‌های مختلف وجود دارد، یاد بگیرند.

کار در سینما طاقت فرسا است

عکاس فیلم «شب یلدا» افزود: فعالیت در سینما کاری طاقت فرسا است و ممکن است مراحل فیلمبرداری برخی از پلان‌ها بارها تکرار شود. برخی فکر می‌کنند عکاسی فیلم کار ساده‌ای است. عده‌ای نیز تصور می‌کنند که ما فقط قاب فیلمبردار را لحاظ می‌کنیم، در صورتی که همیشه اینطور نیست. در بسیاری از مواقع، عکاس زاویه مورد نیاز خود را از قبل انتخاب می‌کند. در واقع من شیوه ثبت بسیاری از عکس‌ها را در هنگام خواندن فیلمنامه در ذهن خود مرور می‌کنم. برخی از همکاران ما در حوزه عکاسی فیلم با فیلمنامه آثاری که در آن حضور پیدا می‌کنند، آشنایی ندارند و این مساله به هیچ وجه مورد قبول نیست. زمانی که فیلمنامه را می‌خوانید، کاراکترها را آنالیز کرده و به ایده‌هایی جدیدی می‌رسید.

شخصیت منفی نیاز به لنز واید دارد

عابدی با بیان این‌که گاهی پیش آمده که یک کارگردان از قاب‌های او تاثیر گرفته است، افزود: مثلا می توان‌ برای گرفتن کلوز آپ از شخصیت منفی با لنز واید و برای شخصیت مثبت از لنز تله استفاده کرد و این مساله به دلیل تاثیرات روانشناسی موجود در لنزها است. این موارد زمانی کاربرد خواهد داشت که فیلمنامه اثر را به خوبی مطالعه کنید. جزو وظایف یک پروژه است که با عکاس کاملا همراهی کند.

وی ادامه داد: ارتباطاتی که بین عوامل وجود دارد مانند چرخ دنده به صورت ارگانیک عمل می‌کند، سینما و تئاتر به هیچ عنوان هنر فردی نیست. برقراری تعامل و روابط عمومی بالا بخشی از وظیفه یک عکاس است. بازیگر مقابل دوربین، پارتنر یک عکاس به شمار می‌رود و باید بتوان با او تعامل مناسبی داشت.

عکاس فیلم «قرمز» در ادامه این نشست گفت: سال‌ها پیش یک دوره یکساله کلاس بازیگری گذراندم تنها برای اینکه بدانم یک بازیگر چگونه رفتار می‌کند و چگونه حس خود را به صورت فیزیکی یا میمیک صورت به شکل بیرونی بروز می دهد. در بازیگری رویکردهای متفاوت وجود دارد؛ عده ای کاملا حسی و برخی مبتنی بر تکنیک بازی می کنند، برخورد عکاس در یک پروژه باید با هر کدام از اینها متفاوت باشد.

عابدی با بیان این‌که در گذشته عکاسی با نگاتیو انجام می‌گرفت و به همین دلیل با دشواری‌های بیشتری همراه بود، ادامه داد: به دلیل وجود نگاتیو، در آن زمان من با دقت بیشتری به رصد کردن شرایط برای تهیه عکس ها می‌پرداختم. به صورت اصولی در همه فیلم‌ها، تمرین نهایی وجود دارد که باید همه چیز از جمله گریم و لباس مانند اجرای نهایی باشد و در این شرایط می‌توان بخش زیادی از عکس ها را در تمرین تهیه کرد. یاد گرفتن سینما از صفر تا صد و شناخت کامل پروسه تولید بسیار مهم است. یادگیری این موارد در طول دوران کاری برای من بسیار مفید بوده و خصوصا حضور در کلاس بازیگری تاثیر زیادی در زندگی حرفه‌ای من داشته است.

یکی از وظایف عکاس کنجکاو کردن مخاطب است

عابدی عنوان کرد: یکی از وظایف عکاس فیلم، وسوسه کردن و ایجاد کنجکاوی در مخاطبان است. مثلا در فیلم «ساکن طبقه وسط»، شهاب حسینی ۳۸ نقش متفاوت را برعهده داشت که عکس‌های مربوط به آن شخصیت‌ها می‌توانست تبلیغات مثبت فراوانی را باعث شود. در صورتی که تنها به استفاده یک عکس از آن فیلم به عنوان تبلیغ در سطح شهر بسنده شد.

عکاس فیلم «آلزایمر» افزود: برخی عقیده دارند عکاسی فیلم دیگر مرده است ولی این باور اشتباه است؛ یادم می آید در اواسط دهه هشتاد برای اولین بار در فیلم «مزرعه پدری» از دوربین دیجیتال استفاده کردم که برای من ریسک بزرگی به شمار می‌رفت.

وی ادامه داد: باید توجه داشت همه زوایایی که عکاس تدارک می‌بیند، عیناً مشابه فیلم نیست. به علاوه که او بخش مربوط به پشت صحنه را هم پوشش می‌دهد. افزون بر این، خلاقیت در حیطه عکاسی بسیار مهم است و به این دلایل است که اعتقاد دارم عکاسی فیلم هیچ‌گاه نمی‌میرد.

عکاس فیلم نمایانگر تجربه تهیه کننده

عابدی افزود: دلیل اهمیت خواندن فیلمنامه برای من این است که از کلیت فیلم و کاراکترها به تحلیل برسم و متوجه شوم برای هر کدام به چه میزان تمرکز نیاز دارم. ضمن این‌که زمانی که فیلمنامه‌ای را مطالعه می‌کنم، متوجه می‌شوم کدام قسمت‌ها نیاز به عکس دارد.

وی با یاد کردن از اکبر عالمی بیان کرد: عالمی در این زمینه دریای دانش بود و همواره از او می‌آموختم. متاسفانه او را در دوران کرونا از دست دادیم. اگر امروز عالمی در جمع ما حاضر بود من بسیار از دانش او استفاده می‌کردم.

وی با اشاره به اهمیت نگاه تهیه کننده‌ها، بیان کرد: برای اینکه متوجه میزان حرفه ای بودن یک تهیه کننده شویم کافی است ببینم عکاس انتخاب شده برای یک فیلم چه میزان حرفه ای و با تجربه است چرا که این انتخاب نشان دهنده این امر است که تهیه کننده چه میزان به فکر تبلیغات اکران است.

ماندن در سینما اهمیت دارد

وی درباره چگونگی ورود به سینما گفت: ورود پیدا کردن به سینما چندان دشوار نیست، بلکه باقی ماندن در این فضا است که اهمیت دارد. بارها افرادی را به پروژه‌های مختلفی معرفی کرده‌ام، چراکه دارای توانمندی و استعدادی ویژه بودند. اما اکثرا نتوانستند بیش از حضور در یک پروژه را تجربه کنند. بسیاری در شرایط کاری نمی‌توانند موفق عمل کنند. مسیر من چنین بوده است که ابتدا به دنبال آموختن سینما بودم و سپس حضور در فیلم کوتاه و پروژه‌های مختلف این عرصه را تجربه کردم.

عابدی، گفت: این فرآیند سه سال به طول انجامید. امروزه با یک موبایل هم می‌توان فیلم ساخت در صورتی که فیلمسازی و عکاسی با نگاتیو بسیار دشوار بود. جوان‌ترها چندان دنبال تجربه‌های تازه نیستند در صورتی که فردی همچون علیرضا داوودنژاد فیلم «روغن مار» را با یک گوشی آیفون فیلمبرداری کرد.

وی ادامه داد: عکاس خوب فیلم باید علاوه بر داشتن اطلاعات کافی در زمینه عکاسی، مدیوم سینما و اجزای آن را نیز به خوبی بشناسد. من هنوز هم در آموزشگاه‌های سینمایی دوره‌هایی را برای افرادی برگزار می‌کنم که در رشته بازیگری و کارگردانی تحصیل کرده‌اند و دوره‌های مختلف آن را گذرانده‌اند. در این کلاس‌ها درباره ارتباط میان بازیگری با دیگر حوزه‌ها و خصوصا عکاسی صحبت می‌کنم. در گذشته بازیگران پیش از بستن قرارداد نام عکاس را جویا می‌شدند و این مساله برای آن‌ها اهمیت زیادی داشت زیرا عکس‌ها بسیار دیده می‌شدند. البته امروزه عکس فیلم اهمیت بیشتری به لحاظ میزان دیده شدن پیدا کرده زیرا محیط ارایه آن بسیار گسترده‌تر شده است.

خلاقیت بزرگترین عنصر یک عکاس است

عابدی درباره شاخص‌های یک عکس خوب گفت: اکسپوز درست، اولین مساله است و نورسنجی نیز باید به درستی انجام بگیرد و این الفبای هنر عکاسی است. نکته بعدی کمپوزیسیون یا کاربندی مناسب است و بعدی مجموعه‌ای از اکت بازیگر، نورپردازی، صحنه آرایی و شکار آن یک لحظه است که باعث ماندگار شدن یک عکس می‌شود.

وی ادامه داد: مجموعه‌ای از عناصر زیبایی شناسانه باعث ساخته شدن یک عکس خوب می‌شود. ضمن این‌که نورپردازی در عکاسی فیلم، توسط نورپرداز پروژه انجام می‌شود و به همین علت فرآیند عکس‌برداری چندان وقت گیر نیست.

این هنرمند در پایان یادآور شد: بزگترین عنصری که هر عکاس می‌تواند در کار خود به آن متکی باشد، بهره‌گیری از خلاقیت است. عکاس رایگان و ارزان یکی از معضلات این حرفه است. میانگین تعداد عکس‌ها در گذشته ۴۰ حلقه سی و شش تایی بود در صورتی که امروز بسیاری از عکاسان برای هر جلسه از فیلم تعداد زیادی عکس تهیه می‌کنند. در ابتدای ورود فناوری دیجیتال به سینما، نسبت به آن اعتماد کافی وجود نداشت و به همین دلیل من هم به صورت دیجیتال و هم نگاتیو عکس‌هایی را تهیه می‌کردم. متاسفانه امروزه روی عکس ویرایش بسیار زیادی انجام می‌شود و حتی اندازه قاب را تغییر می‌دهند که اتفاقی بسیار غیرحرفه‌ای است.

کد خبر 6093813 سید امیر شایان حقیقی

دیگر خبرها

  • تحریم ایران علیه تعدادی از نهادها و اشخاص بریتانیایی + جزئیات | کدام مقامات انگلیس در لیست هستند؟
  • تعدادی از نهادها و اشخاص بریتانیایی از سوی ایران تحریم شدند
  • ایران تعدادی از نهادها و اشخاص بریتانیایی را تحریم کرد
  • تعدادی از نهادها و اشخاص بریتانیایی تحریم شدند
  • عکاس خبرگزاری مهر آذربایجان‌شرقی برگزیده جشنواره ملی عکاسی سنندج
  • تقدیر از عکاس خوزستانی‌ در مسابقه عکس روز سنندج
  • ماندن در سینما اهمیت دارد/ عکاسی فیلم هیچ‌گاه نمی‌میرد
  • کری شاعرانه سپاهان برای پرسپولیس! (عکس)
  • برای 20 سالگی درگذشت گل آقا
  • نصرالله شیرین‌آبادی، نوازنده موسیقی درگذشت